بسم الله الرحمن الرحیم
(انّ العلماء ورثه الانبیاء : عالمان ، وارثان پیامبرانند .)
زندگینامه :
آیت الله حاج شیخ جواد فومنی الحائری
( متولد 1330 ه.ق – متوفی 1384 ه.ق )
اعقاب و نسب مرحوم آیت الله فومنی : مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد فرزند مرحوم آیت الله شیخ جعفر فرزند مرحوم ملا احمد فرزند مرحوم ملا اسماعیل فومنی . ازدواج و مناکحت سیده فاطمه از سیدات پاکدامن با مرحوم ملا اسماعیل سبب تولد مرحوم ملا احمد فومنی شد و ازدواج ایشان با سیده علویه دختر مرحوم کربلایی سید علی فومنی ، موجب ولادت مرحوم آیت الله حاج شیخ جعفر فومنی گردید و در اثر ازدواج آن مرحوم با سیده بانو دختر سید عبدالکریم ، مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد فومنی پا به عرصه وجود گذاشت .
پدر بزرگوارش ، مرحوم آیت الله حاج شیخ جعفر فومنی الحائری ، صاحب مقامات و کرامات ، از استوانه های علمی و عملی و از مجتهدین و مدرسین برجسته شهر کربلا به شمار می رفت که عمر شریف خود را در پرورش طلاب علوم دینی و احیای حوزه های علمیه سپری نمود .
حضرت آیت الله بهجت دامت برکاته از جمله کسانی هستند که طی مدتهای مدید در کنار حوزه درسی ایشان ، علاوه بر استفاده های علمی ، از اخلاقیات ایشان نیز توشه هایی بر می گرفتند . ایشان اظهار می دارند :
« مرحوم حاج شیخ جعفر رحمه الله علیه از جمله معدود افرادی بودند که گاهی بعضی حقایق نهانی و اسرار باطنی از ایشان ظهور پیدا می کرد و معلوم بود چیز هایی می دانستند که در آن عهد بسیاری ار مدعیان از آن بی خبر بودند . بخاطر دارم آخرین بار که ایشان را ملاقات کردم ، در کمال صحت و سلامت و بدون هیچ عارضه ای ، خبر فوت خودشان را به من دادند و یک هفته بعد ، از این نشئه دنیا رخت بربستند . بالاتر از هر چیز دیگر که باید به عنوان یک اصل مهم در زندگی آن عالم ربانی از آن یاد کرد ، خصوصیات اخلاقی ایشان است ، در این زمینه بدون این که ریاضاتی را متحمل شده باشد در مرتبه ای قرار داشت که ما با سالها ریاضت نمی توانستیم برسیم . در توصیف اخلاقیات ایشان می توان گفت پس از یک عمر زندگانی با آن صیت و آوازه ، در تمام کربلا دو نفر مخالف نداشت . »
آیت الله حاج شیخ جعفر فومنی پدر بزرگوار مرحوم آیت الله فومنی ، علاوه بر فعالیتهای علمی و آموزشی ، در رواق مقدس حضرت سید الشهدا علیه السلام به اقامه نماز جماعت می پرداختند و فضلاء و مومنین از فیض جماعت ایشان بهره مند می گردیدند . مرحوم حاج شیخ جعفر فومنی سرانجام در سال 1357 ق پس از 54 سال زندگی سعادتمندانه به دیدار حق شتافت . نقل شده : « مرحوم حاج شیخ جعفر در آخرین لحظات حیات دفعتا اشاره فرمودند که : مرا بلند کنید ، بیدرنگ زیر بازوهایش را بر گرفتند و او را نشانیدند ، نگاهی به پیش روی خود انداختند ، دیگر نفسی باقی نمانده بود که سر خود را به حالت تعظیم فرود آورد و جان به جان آفرین تسلیم نمود . » خبر ارتحال آن عزیز از مناره های حرم امام حسین علیه السلام در سطح شهر کربلا منتشر شد و طی مراسم با شکوهی با حضور علماء فضلاء طلاب و مومنین ، پیکر پاکش به طرف حرم مطهر تشییع و در رواق مقدس پشت سر به خاک سپرده شد .
ولادت آیت الله فومنی : مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد فومنی حائری در روز چهارشنبه 22 خرداد سال 1291 ه.ش مطابق با 27 جمادی الثانی 1330 ه.ق در کربلا ی معلی ، محله باب النجف در یک خانواده اصیل روحانی پای به عرصه گیتی نهاد .
مادر بزرگوارش سیده بانو که از سیدات پاکدامن و با تقوا بود آرزو داشت که فرزندش از سربازان فدایی و غلامان حلقه به گوش جد بزرگوارش مولی الکونین ، حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام گردد . لذا به عنوان یک سنت مرسوم عربی پس از اجرای مراسم و آداب اسلامی ، نرمی گوش راست عزیز دلبندش را سوراخ نمود که تا آخر عمر هرگز این منصب والا را از یاد نبرده و آنرا با هیچ چیز دیگر ، سودا ننماید .
مراحل تحصیل :
1- مکتب خانه : کودکی خردسال بود که پدر بزرگوارش او را به مکتب خانه نزد مرحوم حاج شیخ علی اکبر نائینی معروف به خطاط که از دیر باز ، خانه مسکونی خود را به مرکز تعلیم و تربیت اطفال اختصاص داده و همچنان تا سنین کهولت به همین روش مکتب داری می کرد سپرد . در محضر استاد ، آداب نماز ، تلاوت قرآن ، سواد خواندن و نوشتن ، آشنایی با لغات و هنر خط و کتابت را آموخت . علاقه و پشتکار و سرعت یادگیری درس و تلاش وافر برای یادگیری بیشتر ، نشان از هوش سرشار و نبوغ ذاتی او می کرد .
2- طلبه نوجوان : ده سال بیشتر نداشت که با اشتیاق فراوان ملبس به لباس مقدس روحانیت شد و صرف و نحو و ادبیات عرب را از محضر شریف پدر بزرگوارش تلمذ نمود و همچنان تا مراحل مختلف علمی در حلقات دروس معظم له شرکت می جست . سطوح را نزد دیگر اساتید و مدرسین حوزه کربلا از جمله مرحوم حاج شیخ جعفر رشتی در مدرسه بادکوبه به انجام رسانید .
3- دروس خارج فقه و اصول : پس از اتمام دوره سطوح عالیه ، وقت آن فرا رسیده بود که به منظور گذراندن دروس خارج فقه و اصول و استفاده از محضر اساطین عظام بویژه مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا ضیا ء الدین عراقی و مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی ، به نجف اشرف عزیمت نماید . با تلاش و مجاهدت و عشق به تعلیم علوم اسلامی ، مرحوم فومنی توانستند در سن 25 سالگی به درجه شامخ اجتهاد نائل آیند و از علماء بزرگ نجف اشرف از جمله آیت الله العظمی عراقی اجازه اجتهاد دریافت دارند .
- مهاجرت به تهران : مرحوم آیت الله فومنی پس از فوت پدر بزرگوارش در سال 1357 ه.ق مطابق با 1317 شمسی در سن 27 سالگی برای نشر احکام اسلام و تربیت افراد با ایمان و سلحشور عازم تهران گردید .
پس از ورود ایشان به تهران ، در منزل یکی از نزدیکان و خویشان خود اقامت گزیدند و ضمن اقامه نماز جماعت و سخنرانی و منبر ، به نشر احکام و هدایت مردم می پرداختند . ورود ایشان به تهران مصادف با آغاز جنگ جهانی دوم و اواخر حکومت دیکتاتوری رضا شاه بود . بیانات ، رفتار و کردار ایشان به سرعت مورد توجه مومنین محل ( خیابان خراسان ) قرار گرفت و بدلیل نا مناسب بودن منزل مسکونی ، رای تشکیل جلسات دینی اقدامات اولیه برای بنا و ساخت مسجدی برای ایشان شکل گرفت .
- فعالیت های دینی و فرهنگی : سیاست های ضد دینی رژیم پهلوی ، پس از به قدرت رسیدن رضا خان با هدایت و برنامه ریزی استعمار با سرعت هر چه بیشتر در ارکان مختلف جامعه اجرا می گردید ، از جمله طرح لباس متحد الشکل و کشف حجاب و ایجاد مدارس جدید به سبک غربی – در دوران پهلوی دوم شتاب بیشتری نیز بخود گرفته بود - ، زنگ خطری برای علماء و دلسوزان دین بود . در این راستا تلاش های بیشماری در مخالفت و اعتراض به این اقدامات از سوی آگاهان و علماء متعهد صورت می گرفت . اما رژیم بدون توجه به نظرات علماء و روحانیون ، در پی اجرای سیاست های خود بود . مرحوم آیت الله فومنی پس از مهاجرت به تهران و مشاهده نا بسامانیهای فرهنگی و دینی در بین اقشار مختلف مردم ، و نگرانی از آینده کشور ، در حالیکه دردمندانه و متعهدانه نگرانیهای خود را به مردم منتقل می نمود ، آنان را نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی ، حساس و توجه می داد ؛ و به افشاء برنامه های رژیم می پرداخت ، در همین ارتباط به تاسیس و تشکیل بنیاد های اجتماعی فرهنگی اسلامی همت گمارد و بصورت عملی وارد کارزار مبارزه و مقابله با نیات استعماری رژیم پهلوی گشت . مرحوم آیت الله فومنی تا زمان فوت ، فعالیت های بسیار مهم و ارزنده ای نمود که ذیلاَ به تشریح برخی از آنها می پردازیم :
1- تشکیل اتحادیه دینی : بلا فاصله پس از ورود آیت الله فومنی به تهران و آغاز فعالیت تبلیغی و اقامه نماز جماعت و اجرای برنامه های سخنرانی در منزل یکی از نزدیکان خود به نام« دیبایی » ، و تجمع بسیاری از مومنین و متدینین در اطراف ایشان ، احساس کردند برای تداوم فعالیت و بهره گیری از توان این گروه ، ضروریست تحت عنوان شکلی ، هویت حقوقی و اسلامی پیدا نمایند . در این راستا عنوان « اتحادیه دینی » را بر این جمع نهادند . در ادامه فعالیت ها و اقدامات مرحوم آیت الله فومنی ، این اتحادیه ، نقش بسیار موثر و مفیدی در اجرای بسیاری از برنامه های اسلامی ، تبلیغی و فرهنگی ایشان ایفا نمود . این اتحادیه در طول سالها فعالیت مرحوم آیت الله فومنی بتدریج محدود و غربال شد و در جلسات روضه و اجتماعات دینی در مسجد نو و منزل آیت الله فومنی ، تجمع می نمودند و در کمک و مساعدت ، جهت بر پایی مجالس جشن ، سوگواری و ایام مذهبی ، اقدام می کردند . اتحادیه دینی تا زمان در گذشت آیت الله فومنی ، فعال بود و از سوی ساواک نیز تحت مراقبت قرار گرفته و برای آن و عناصر موثر اتحادیه پرونده ای نیز تشکیل داده بودند .
از جمله افرادی که در اتحادیه ، نقش کلیدی داشت و از مریدان و نزدیکان مرحوم آیت الله فومنی بشمار می رفت ، مرحوم « حاج علی اصغر فخار زاده » بود که بعلت تمکن مالی و ارتباط با برخی از تجار بازار ، خدمات و کمک های شایان توجهی در بنای مسجد نو و مدارس آن و فعالیت های دینی مرحوم آیت الله فومنی داشت .
2- احداث مسجد نو : همانطور که اشاره شد ، پس از ورود مرحوم فومنی به تهران و اسکان در منزل یکی از نزدیکان با شروع تبلیغ ، ارشاد و اقامه نماز جماعت و نیز استقبال مردم متدین به شرکت در مجالس وعظ و خطابه مرحوم آیت الله فومنی ، نیاز به یک مکان مناسب و در واقع مسجد احساس شد . لذا با همکاری اعضاء اتحادیه دینی ، علی الخصوص مرحوم آقای فخار زاده زمین مسجد نو خریداری و در سال 1320 این مسجد بنا گردید . بدلیل فعالیت های چشمگیر و همه جانبه مرحوم آیت الله فومنی ، بتدریج این مسجد که در خیابان خراسان تهران بنا شده بود مورد توجه اهلی محل و دیگر محلات قرار گرفته ، و مرکزیت مناسبت های دینی و اسلامی منطقه را در دست گرفت . همانطور که از گزارشات منابع ساواک بر می آید ، با وجود گنجایش بسیار محدود این مسجد ، هجوم مردم مسلمان و متدین برای استماع بیانات مرحوم فومنی و جلسات مذهبی منعقده در این مسجد آنچنان بود که معمولا خیابان و کوچه های اطراف مسجد مملو از جمعیت بود .
بر اساس اسناد ساواک موجود ، حضور و نقش مسجد نو و انجام سخنرانیهای افشا گرانه در آن ، عمدتا پس از جریان 28 مرداد 1332 می باشد . شاید مهم ترین دلیل آن ، وقوع حوادث و شرایط نامناسب پس از کودتا و مقابله شدید رژیم با مخالفین و نیز اجرای گسترده سیاست های فرهنگی و اجتماعی ضد دینی رژیم بود .
3- تاسیس دبستان نو مخصوص دوشیزگان : مرحوم آیت اله فومنی با این طرز تفکر که متدینین ، باید از راه فرهنگ و تاسیس دبستانها و دبیرستانها و حتی دانشکده ها ، فرزندان خود را از چنگال بد آموزیهای دیگران نجات داده و مستقلا در آموزش و پرورش نو باوگان خود دخالت داشته باشند ، در حدود سال 1326 ه.ش در زمانیکه بدنبال سیاست های آموزشی رژیم ، فقط دبستانهای دولتی با شیوه و برنامه های ضد دینی و غربی وجود داشت ، اقدام به تاسیس ، دبستان نو دخترانه نمود . این حرکت مرحوم فومنی که اولویت را به ایجاد دبستان دخترانه داده بود از سوی برخی عناصر متعصب و منفی باف مذهبی مورد اعتراض واقع گردید . در شرایطی که بسیاری از متدینین ، بخاطر وجود بد آموزیها و انحرافات مدارس دولتی ، دختران خود را از تحصیل محروم نموده بودند ، زیرا جز این راهی نمی دیدند و همه راهها برای تربیت صحیح دختران خود را بسته می انگاشتند . مرحوم فومنی اقدام به تاسیس چنین مدرسه ای نمود . این اقدام شجاعانه ایشان بسیار چشمگیر و مورد توجه قرار گرفت . آن مرحوم با استقامت و ثبات قدمیکه در اقدامات خود داشت ، از موضع و دید گاهش صرف نظر نکرده و با قدرت و قوت استحکام پایه های مدرسه دخترانه همت گمارد و با همکاری همسر گرامی خود که مسئولیت مدرسه را به دوش گرفته بود ، توانست در طول فعالیت خود ، هزاران دختر و مادر مسلمان و با فضیلت تحویل جامعه دهد .
مرحوم آیت الله فومنی در جواب نامه ای که به مناسبت تاسیس دبستان نو نوشته بود و این پاسخ توسط اتحادیه دینی مسجد نو بصورت جزوه ای در سال 1371 ه.ق چاپ و منتشر شده است چنین می نویسد : « در حدود ده سال است در تهران مشغول انجام وظیفه بوده و تشخیص داده ام که اساس همه مفاسد ، فرهنگ است و هر جنایت و خرابکاری که در کار هست تماما از آنجا است . و شکی نیست که پست فرهنگ یک موقعیت مهمی است که می توان بدانوسیله یک مملکت را به بدبختی انداخت و نیز ممکن است از این راه یک جامعه را به سعادت و نورانیت ، سوق داد . با توجه ه وضع فرهنگ در ممالک اسلامی ، من همیشه دچار اضطراب عجیبی بودم و وقتم ، بناراحتی می گذشت . شما ببینید چگونه انسان راحت باشد و مشاهده کند ، یک چنین شاهرگ و سنگر حیاتی مسلمانان در اختیار تام دشمن باشد ؛ و جامعه به قدری سطحی و اغفال شده که به یک دعای سحر که از رادیو پخش می کنند ! دلش آرام بگیرد و در صدد رفع بد بختیهای خود نباشد . » در ادامه چنین می نویسد : « ... لذا ناچار تاسیس اتحادیه نموده ، شروع به تهیه و سازمان مسجد و بالاخره پیشنمازی و منبر و سخنرانیها و نشریه ها و همه این ها را مقدمه رسیدن به این هدف عالی دانسته و در مرتبه اول در صدد تاسیس دبستان برای دوشیزگان بر آمدم . »
امعان نظر در مطالب فوق نشانگر فکر روشن و آگاهی عمیق ایشان از دسیسه ها و برنامه های فرهنگی ضد دینی رژیم پهلوی و حساسیت و ناراحتی آن مرحوم از غفلت و سطحی نگری مردم ، می باشد .
تاسیس این مدرسه نیز با همکاری عناصر اتحادیه دینی و بخصوص مرحوم فخار زاده ، با خرید منزلی در پشت مسجد نو صورت گرفت و فعالیت آن تا حال حاضر ادامه دارد .
4- تاسیس اولین کودکستان تربیت دینی : یکی دو سال پس از تاسیس دبستان دوشیزگان ، در حدود سال 1327 ه.ش ، مرحوم آیت الله فومنی شنیدند که عده ای ، کودکستان تاسیس کرده و آموزگاران و مربیان یهودی و نصرانی ، کودکان مسلمان را سرپرستی می کنند ! ، لذا تصمیم گرفتند اقدام به تاسیس کودکستان نمایند . این تصمیم با همت و همیاری اعضاء اتحادیه دینی با سرعت عملی شد و کودکستان مجهزی با شهریه ارزان و با یک دستگاه اتومبیل برای ایاب و ذهاب اطفال ، تاسیس گردید . این کودکستان در جوار دبستان دخترانه و ضمیمه آن مدرسه گردید و سالهای سال به فعالیت خود ادامه می داد .
این اقدام مرحوم آیت الله فومنی نیز نشانگر حساسیت و توجه ایشان به مسائل فرهنگی و اجتماعی است . آن مرحوم از جمله علمایی بودند که حوادث و پدیده های اجتماعی را مورد توجه قرار می دادند و پیگیر وقایع و موضوعات مختلف اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی بودند . مطالعه روزنامه ها ، مجلات و نشریات گوناگون و اطلاع از جریانات داخلی و خارجی از ویژگیهای مثبت و قابل توجه ایشان بشمار می رود .